جدول جو
جدول جو

معنی حسن آباد بالا - جستجوی لغت در جدول جو

حسن آباد بالا
(حَ سَ دِ)
دهی است از دهستان نورعلی بخش دلفان شهرستان خرم آباد در 7هزارگزی جنوب نورآباد و 7هزارگزی جنوب راه خرم آباد به کرمانشاه. جلگه و سردسیر است. 150 تن سکنۀ شیعۀ فارسی و لری زبان دارد. آب آن از سراب الله بیگی ومحصول آن غلات، توتون، لبنیات، پشم و شغل اهالی زراعت و گله داری است. ساکنین از طایفۀ نورعلی است که زمستان قشلاق میروند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

دهی است از دهستان بالارخ کدکن شهرستان تربت حیدریه در 63هزارگزی جنوب خاوری کدکن سر راه حیدرآباد به نسر. کوهستانی و معتدل است. 416 تن سکنۀ شیعۀ فارسی زبان دارد. آب آن از قنات و محصول آن غلات، خشکبار و شغل اهالی زراعت و گله داری و کرباس بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(حُ سِ دِ)
دهی است از دهستان خیر بخش اصطهبانات شهرستان فسا واقع در 18هزارگزی شمال باختر اصطهبانات و کنار شوسۀ اصطهبانات به فسا. ناحیه ای است واقع در دامنه ولی معتدل. دارای 101 تن سکنه میباشد. فارسی زبانند. از چشمه و قنات مشروب میشود. محصولات آنجا غلات، پنبه، حبوبات. اهالی به کشاورزی گذران می کنند. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ دِ)
دهی است از دهستان تحت جلگه بخش فدیشۀ شهرستان نیشابور در 18هزارگزی شمال فدیشه جلگه و معتدل و سکنۀ آن 31 تن است. آب آن از قنات و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و کرباس بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ دِ)
دهی است از بخش نجف آباد شهرستان اصفهان در 53 هزارگزی باختر نجف آباد و هفت هزارگزی جنوب شوسۀ نجف آباد به دامنه. جلگه و معتدل است. سکنۀ آن 206 تن است. آب آن از قنات و محصول آن غلات، حبوبات، بادام، گردو، صیفی، انگور، پنبه و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان کرباس بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا